یه وقتایی متهم میشم به بیاحساس بودن ... یه وقتایی هم متهم میشم به زیادی احساسی بودن ... کدومش درسته؟؟!! یعنی میشه جفتش درست باشه؟!!!! مشکل کجاست؟ یعنی احساسات من بگیر نگیر داره؟ یا محیط بیرون و اطرافیان باهم فرق میکنن؟!! الان تا بگم محیط بیرون و اطرافیان میگن آهاااااان دیدی همه مشکلات رو میخوای فرافکنی کنی؟ عجب بساطی داریم ما.
یاد یه چیزی افتادم میگم ولی بم نخندینا!!! یادمه اخراجیهای 1 رو که دیدم تو خونه بودم. صحنه آخر فیلم (حمله تانکها به بیمارستان صحرایی و زیرگرفتن آدما و کشته شدن مجید سوزوکی) وقتی با صدای محمد اصفهانی تموم شد (دنیا رو با همه خوب و بدش ...) حسابی تحت تأثیر قرار گرفتم جوری که حداقل یه ربع بعدش داشتم گریه میکردم...
خیلی خندیدین؟! ... خودتونو جمع کنید بیجنبهها
از قصه این احساس یه چیز جالبتر اینکه سرکار یکی بهم میگفت من اولا فکر میکردم تو آدم بیاحساسی هستی بعدا فهمیدم نه خیلی هم احساساتی هستی!!! یه کم بعدترش دوباره بهم گفت تو بیاحساسی ... حالا من این وسط ...
همه خنده ها برا این وسط موندنست ها
من نظر بدم؟؟؟؟؟؟
بفرمایید هرچی میخوای نظر بده
خودت چی میفکری؟؟؟
من فکر میکنم خیلی هم احساساتی هستم بانو
نظر من:نوع خاص ظاهر شما خیلی قانونی و دور از احساسات نشون میده اونقدری که به غلط این حس رو ایجاد میکنه کاملا بی احساسین.ولی وقتی یکی به شما نزدیک تر میشه احساس شما رو نسبت به حتی یک مسئله کشف میکنه چون بر خلاف تصورش بوده شمارو خیلی احساساتی میبینه در صورتی که از نظر من شما به استثنای حساسیت هایی که خاص اسفندی هاست خیلی هم نرمال هستین مثل بقیه آقایون
سلاااااام ممنون که سرزدی..........وبلاگ زیبایی داری