شب قدر

 

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

 

فکر می‌کنم این عشقی که نصیب من شده 

این گل زندگی که واسه من حاصل شده 

این روح خالص که وجود منو شکفته 

 

حاصل دعاهام توی شبهای قدر بوده! 

 

دیشب باهم رفتیم حرم حضرت معصومه 

یه گوشه به دیوار صحن تکیه زده بودم 

یکی یه دونه من هم رو به قبله بود و گه گاهی که خسته میشد به من تکیه می‌کرد 

 - چقدر حس خوبیه تکیه گاه بودن - 

خدایا! 

به حق این شب عزیز باران‌بانو رو همیشه خوشبخت در کنار من نگه دار!

 

تکنولوژی

آقا من سیاستگذاری علم و تکنولوژی می‌خونم 

این ترم هم مبانی فلسفی روش تحقیق داشتیم 

به خاطر همین یه دوبیتی در وصف معشوق گفتم تا حالش رو ببره 

 

ای فدایت همه علم و هم تکنولوژی 

ای که درمانده ز اندام تو فیزیولوژی 

 

همه فلسفه‌ها در بر تو کوچ کنند 

چون تویی راست‌ترین خواسته آنتولوژی