شب فیلم

امشب قرار بود سه تایی (من، باران، بارانز بــِـرادِر) باهم فیلم ببینیم. میخواستیم از ساعت 10 ببینیم که دیگه تا 12 بخوابیم ولی به دلیل مشکلات فنی ایجاد شده حدودا ساعت 12 بود که پخش فیلم شروع شد. البته قبلش کلی سر اینکه چه فیلمی ببینیم چک و چوک کردیم. اول قرار شد لاری کراون رو با بازی تام هنکس ببینیم بعد بارانز برادر گفت من این فیلم رو دیدم. نجات سرجوخه رایان رو پیشنهاد کردم ولی قبلش اون گفت «بیاید لئون رو ببینیم هرچند من قبلا دیدیم ولی دوست دارم بازم ببینم» خلاصه «لئون» با بازی زیبای «ژان رنو» قطعی شد. میگفت آقا این فیلم شما رو تحت تأثیر قرار میده. بعد یه مدت میگه: دقیق ببینید که تحت تأثیر قرار بگیرید!!! 

آقا انصافا فیلمش عالی بود و تحت تأثیر قرار گرفتیم پیشنهاد می‌کنم شما هم ببینید. 

همه اینا رو گفتم برای اینکه اینو بگم: 

یه وقتایی توی فیلم وقتی یه کم صحنه خشن ناک می‌شد، بارون توی بغل من خودشو قایم می‌کرد! منم سعی می‌کردم با دستام اونو بگیرم جوری که حس کنه یکی ازش مراقبت میکنه و مواظبشه. خیلی این حسو دوست دارم. حس اینکه آغوشت برای یکی که عاشقشی پناهگاه باشه واقعا محشره. الانم دوست دارم زودتر بریم بخوابیم و تا صبح این حس رو تجربه کنم!

 
نظرات 1 + ارسال نظر
مستانه جمعه 22 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 04:26 ق.ظ http://setaregah.blogfa.com

باران جون بالاخره این فیلمو دید؟؟؟؟یه براش تعریف کرده بودم این فیلمو اسم فیلم یادم نمیومد میخواستم بازیگر دخترشو یادش بیارم همه فیلمو تعریف کردم که آخرش فهمیدیم فیلموندیده، این فیلم جزو اولین فیلمهایی بود که حسیین توی ئانشگاه برا امتحان ترجمه اش کرد
و حق با شماست منم این فیلمو خیلی دوست دارم وهر بار که میبینمتحت تاثیر گرار میگیرم

یکی از نکته‌های دیگه این فیلم همینه که جون میده واسه ترجمه کردن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد