یه شعر از عطار با مطلع «آتش عشق» میذارم حال کنید.
البته خودم هم دارم یه شعر با همین مطلع میگم که بعدا میذارم تا حال کنید.
در هر حال جفتش تقدیم به عشق خودم بارون جونی!!!
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتش افشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطره ای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است
درد عشق تو به جان می سوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
می نسازی تا نمی سوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوشتر است
چون مثالت هیچ کس را روی نیست
روی بر دیوار هجران خوشتر است
خوش سال وصل تو بینم مدام
لا جرم در دیده طوفان خوشتر است
همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار حیران خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
من با عطار حرف دارم