ببینید بچهها من میخوام براتون توضیح بدم که چه خبرا بود ولی خب لامصب وقت نمیذاره
دیشب خسته و کوفته ساعت 12 و نیم خوابیدم صبح دوباره نماز خوندم خوابیدم ساعت 8 و نیم بیدار شدم به سمت تهران واسه کارهای دانشگاه و ساعت یک دوباره برگشت به سمت قم. دیگه مردم از خستگی از ساعت 4 و نیم تا 8 خواب بودم بعدش هم برنامه بعدی
الان ساعت دو و نیم شبه و ماهم کارمند!!
واسه همین کم کم اتفاقات جالب این سفرها رو براتون تعریف میکنم.
ولی خب بازم بگم که خیلی خوش گذشت جای همه شما خالی من تا امروز همه ماهیچههام گرفته بود.
خوشمزههای بازی پانتومیم!
1. طرف میخواد حرف اول کلمه رو حدس بزنه شروع کرده به خوندن حروف الفبا، الف ب پ ت ث ج چ ... تا ع غ ؟ ق ک گ ...
دقیقا همون حرفی که نیاز بود رو جا میندازه!!! یعنی مردیم از خنده
2. آقا سر لج و لجبازی شد دیگه کلمه نبود که قطار ردیف میکردیم واسه حدس زدن. یکیش این بود: گاندی تو کاسه ماست یکی دیگه: ابوالمعالی در سفینه فضایی ناسا. من فقط به زور تونستم کلمه ابوالمعالی رو برسونم دیگه برای بقیش وقت نشد
3. طرف میخواست کلمه فرافکنی رو برسونه حالت انفجار رو نشون میداد خب بندهخدا معنیش رو نمیدونست چیکار کنه
خوشم اومد تنها قسمت سفر که بیدار بودید روهم حضور فعال داشتید هم خوشمزه نوشتید
تنها قسمت سفر که بیدار بودیم آره؟؟؟؟؟!!!!
هیچی نگم بهتره